من امروز به یه چیزی درمورد خودم توجه کردم.اینکه هرجا ،هرگندی میزنم دنبال مقصرم.دیر میرسم به یه قرار،تقصیر اتوبوس و تاکسی بوده،شبا به موقعه نمیخوابم تقصیر اینستاس،اگه با اعضای خانواده ام بعضی وقتا درگیرم تقصیر اوناست که هی گیر بیخود میدن.،اینکه هممون یه مشت بیکار، بعد از این همه درس خوندن و دانشگاه رفتنیم تقصیر مسئولین و سیستم آموزشیه (خب البته خدایی تو این یه مورد اینا بی تاثیر نیستن،البته به دید کلی ،به دید ایجاد باورها..بعدا مفصل باهاتون درموردش حرف میزنم)، اینکه تو این سن افسرده و دپرسیم تقصیر جامعه است و....ولی یبار فقط یبار نشده خودمون عواقب این کارا رو به عهده بگیریم..قبول کنیم اشتباه تصمیم گرفتیم ،اشتباه عمل کردیم ،اشتباه انتخاب کردیم.حتی نیوتونم اینو فهمیده بود خودش میگه ،توی نمیدونم قانون چندم...فک کنم سوم بوده باشه...هر عملی عکس العملی داره..یه جایی،یه تصمیمی گرفتی که الان داری تاثیرشو میبینی..حالا یه سری میان میگن اقا چرا چرت و پرت میگی دیگه اوضاع جامعه فلانه داری میبینی اگه ما بیکاریم و فلان ما چیکار میتونیم بکنیم...صد البته !!!ولی چه کسایی جامعه رو میسازن؟ما.پس در نتیجه همچنان خود ما و تصمیمات ماییم...و تا زمانی که قبول نکنیم تمام اینا تقصیر ماست.. از این نقطه ایی که هستیم یه قدم جلوتر نمیریم.من از امروز تصمیم گرفتم عواقب همه ی کارا و تصمیاتمو بپذیرم .چه خوب چه بد...شما رو هم دعوت میکنم به این عادت قشنگ...باشد که رستگار شویم....